بوش را با کفش بزن (چهارشنبه 87/10/4 ساعت 11:30 عصر)
بوش را با کفش بزن
www.sockandawe.com
پایگاه اینترنتی "بوش را با کفشت بزن"که پس از اقدام "منتظرالزیدی"در
عراق را اندازی شد ،در چند روز گذشته ،پرتاب شدن حدود49میلیون کفش
به سوی بوش را ثبت کرده است.شما هم پرت کن!!!!
معرفی سایت (چهارشنبه 87/10/4 ساعت 11:30 عصر)
دوستان گرامی جهت بهره گیری بهتر از آدرس های زیر هم استفاده
نمایید:
www.khaterat1387.parsiblog.com
www.nikanma.parsiblog.com
www.tarannomeshgh.wpb.ir
www.narsisman.parsiblog.com
www.salamat.wsi.ir
www.yadegarman.parsiblog.com
من وتو با همیم اما دلامون خیلی دوره (چهارشنبه 87/9/27 ساعت 2:0 عصر)
همیشه بین ما دیوار صد رنگ غروره
نداریم هیچ کدوم حرفی که بازم تازه باشه
چراغ خنده هامون خیلی وقته سوت و کوره
من وتو،من وتو ،من وتو
هم صدای بی صداییم با هم و از هم جداییم
خسته از این قصه ها ییم هم صدای بی صداییم
نشستیم خیلی شب ها قصه گفتیم از قدیما
یه عمره وعده ها رو دادیم و حرف ها رو گفتیم
دیگه هیچی نمی مونه برای گفتن ما
گلای سرخمون پوسیده موندن توی باغچه
دیگه افتاده از پا ساعت پیر رو طاقچه
گلای قالی رنگ زرد پاییزی گرفتن
اونام خسته شدن از حرف هر روز تو و من
من وتو ،من و تو ،من وتو هم صدای بی صداییم با هم و از هم جداییم خسته از این قصه هاییم هم صدای بی صداییم
طلبه جوان و دختر فراری (سه شنبه 87/9/26 ساعت 3:30 عصر)
شب طلبه جوانی به نام محمد باقردر اتاق خود در حوزه علمیه مشغول مطالعه بود به ناگاه دختری وارد اتاق او شد در را بست و با انگشت به طلبه بیچاره اشاره کرد که ساکت باش.
دختر گفت : شام چه داری ؟؟ طلبه آنچه را که حاضر کرده بود آورد و سپس دختر در گوشه ای از اتاق نشست و محمد به مطالعه خود ادامه داد.
از آن طرف چون این دختر شاهزاده بود و بخاطر اختلاف با زنان دیگر از حرمسرا خارج شده بود لذا شاه دستور داده بود تا افرادش شهر را بگردند ولی هر چه گشتند پیدایش نکردند .
صبح که دختر از اتاق خارج شد ماموران شاهزاده خانم را همراه محمد باقر به نزد شاه بردند شاه عصبانی پرسید چرا شب به ما اطلاع ندادی و ....
محمد باقر گفت: شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه ؟ و بعد از تحقیق از محمد باقر پرسید چطور توانستی در برابر نفست مقاومت نمائی؟ محمد باقر 10 انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و ... لذا علت را پرسید طلبه گفت : هنگامی که آن دختر وارد حجره من شد با خودنمایی وافسونگریهای پی در پی خود می کوشید تا توجه مرا به سوی خویش معطوف سازد. نفس اماره نیز مرا مدام وسوسه می نمود اما هر بار که نفسم وسوسه می کرد یکی از انگشتان خود را بر روی شعله سوزان شمع می گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند و ایمان و شخصیتم را بسوزاند.
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده را به عقد میر محمد باقر در آوردند و به او لقب میرداماد داد و امروزه تمام علم دوستان از وی به عظمت و نیکی یاد کرده و نام و یادش را گرامی می دارند. از مهمترین شاگردان وی می توان به ملا صدار اشاره نمود .
نفس اماره یکی از عواملی است که انسان را به ارتکاب گناه وسوسه می کند .
قران کریم می فرماید : نفس اماره به سوی بدیها امر می کند مگر در مواردی که پروردگار رحم کند ( سوره یوسف آیه 53) انسانهایی که در چنین مواردی به خدا پناه می برند خداوند متعال آنها را از گزند نفس اماره حفظ می کند و به جایگاه ارزشمندی می رساند .
با تصرف از کتاب آموزه های وحی در قصه های تربیتی، عبدالکریم پاک نیا
تو بمونی این ترانه تا همیشه جـون میگیره -- (سه شنبه 87/9/26 ساعت 3:29 عصر)
منو باور کن ستاره، من هنوزم تک وتنهام --
بی تو محکوم یه حبسم با تو باغم پر رویام --
منو باور کــن ستاره، نــذار از نفس بیافتم --
هم صدا با دل من باش نذار تو قفس بیافتم --
منو باور کـن که قلبم بی تو تاریکه وسرده --
نگـو تبعید نگـاهت، منو از یــاد تـــو برده --
تو که توی آسمـونی من اسیرم پشت دیوار تو--
نـذار تنها بمــونم منو دست گریه نسپار --
خط بکش رو تلخی شب تا ابد بمون ستاره --
تو بمونی این ترانه تا همیشه جـون میگیره --
با دلم می مانی . . . (سه شنبه 87/9/26 ساعت 3:27 عصر)
خاطرم نیست تو از بارانی یا که از نسل نسیم ، هرچه هستی گذرا نیست هوایت ، بویت ... فقط آهسته بگو . . . با دلم می مانی . . .
عشق (سه شنبه 87/9/26 ساعت 3:27 عصر)
عشق آن نیست که یک دل به صد یار دهی
عشق آن است که صد دل به یک یار دهی
دوست آن نیست که هر لحظه کنارت باشد
دوست آن است که هر لحظه به یادت باشد
مهربانی (سه شنبه 87/9/26 ساعت 3:26 عصر)
مهربانی را وقتی دیدم که کودکی در دفتر نقاشی اش خورشید را سیاه میکشید تا پدر کارگرش زیر نور آفتاب نسوزد...
نردبان عشقق (سه شنبه 87/9/12 ساعت 3:5 عصر)
گفتی در دستهایم مثنوی بی آلایش احساست را تکثیر کنم. گفتی سرشار از شکوفه های مهر برخیزم و از دنیای هزار رنگ اندیشه برای گلی بچینم.
مانده ام که حرفهای رنگ به رنگ مرا چگونه خوب خوانده ای، که باید از ژرف ترین لایه های مهر برخیزم و با همه شور در امتداد تنهایی ات بایستم.
اینک در محضر عشق نشسته ام و چشم در چشم آینه به تمنای گرم تو می اندیشم که از میان هزاران رنگ، خواسته ای رنگی را، که نه از حزن خورشید بگوید، وقتی که غروب می کند و نه از ناله جانسوز درختان باغ، وقتی که برگ هاشان فرو می ریزد.
از غم آلوده ترین نقطه می آیم و ای کاش در امتداد تنهائی ام حضور یابی و از دنیای هزار رنگ اندیشه ات، رنگی را به من تقدیم کنی.
آشفتگی کلمه هایم سرشار از حس زیبای وجود توست.من تو را هم آوا با رویش شقایق ها احساس کردم و کلمه هایم برای گریز از تنهایی به سوی تو روی گردانیده اند.با خویش نجوا می کنم؛
"کدامین دریا زیباتر از چشمان توست،هنگام پریدن؟!"
براستی تو ای بهترینم در این چادر صبح نما و دراین قطب عاشقی در این چارچوب زمزمه چه می کنی که عشق را در من هم می رویانی؟!
اینک دستها و پاهایت، لبان و چشمانت و نجواهای تلخ و شیرینت چه می کنند که مران از نردبان عشق بالا می برند. ...
زندگی به سبک کامپیوتری (یکشنبه 87/9/10 ساعت 11:45 صبح)
1. در زندگی و معاشرت با دیگران ، نرمافزار باشیم ، نه سختافزار.
2. برای پسوند فایل زندگی اجتماعی و خانوادگی ، از سه کاراکتر "ع"، "ش" و "ق"، استفاده کنیم نه چیز دیگر.
3. هیچگاه قفل سیدی قلب مردم را نشکنیم که "تا توانی دلی به دست آور ، دل شکستن هنر نمیباشد".
4. چنانچه در کاری شکست خوردیم ، آن را "Shut Down" نکنیم بلکه آن را "Restart" کنیم.
5. برای مانیتور زندگیمان ، بکگراند (Background) سبز یا آبی را در نظر بگیریم نه سیاه یا دودی.
6. برای سیستم قلبمان از مانیتورهای تخت و صاف (Flat) استفاده کنیم.
7.برای حل اختلافات زناشویی ، روی گزینه " گذشت و ایثار "، دابل کلیک (Double click) کنیم.
8. برای فایلهای اسرار زندگیمان ، پسورد (password) بگذاریم و آن را مخفی (Hidden) کنیم.
9. همواره پیش از سخن گفتن ، سی پی یوی فکرمان را به کار بیندازیم.
10. بر صفحه مشکلات مردم ، کلید F1 باشیم و آنان را کمک و راهنمایی (Help) کنیم.
11. اگر شخصیت ما بزرگ و والاست ، این نوع شخصیت ، نباید به ما اجازه دهد که با هر کسی چت (Chat) کنیم و هر کسی با ما چت کند.
12. اگر از کسی بدی و کملطفی دیدیم ، آن را "Save" نکنیم بلکه آن را "elete" نماییم و حتی آن را از ریسایکلبین (Recyclebin) قلب مان کاملاً محو کنیم.
13. به دیگران اجازه ندهیم در "سی دی رام" زندگیمان هر نوع "سی دی" را که بخواهند ، قرار دهند.
14. خانه و دفتر کارمان ، به روی مردم نیازمند ، "Open" باشد.
15. برای حل اختلافات زناشویی ، روی گزینه " گذشت و ایثار"، دابل کلیک (Double click) کنیم.
16. تا حرف کسی تمام نشده ، اسپیکر (Speaker) خود را روشن نکنیم.
17. در سایت زندگی شخصیمان ، یک رُوم (Room) به نام مشکلگشا (Moshkelgosha) بسازیم تا دیگران با ما چت (Chat) کنند.
18. هنگام مشاهده خوبیها و نیکیهای دیگران ، بلافاصله کلید پرینت اسکرین (Print Screen) را بزنیم و از آن ها تصویر بگیریم.
19. فایلهای مهم زندگی خود را گاه به گاه، اسکن (Scan) کنیم تا اگر به ویروسی آلوده شده باشند ، سریعاً مشخص شود.
20. در زمان ناتوانی، درماندگی و تاریکی زندگی دیگران ، کلید "Power " برای آنان باشیم.
21. نگذاریم هر کسی در رُوم (Room) زندگیمان چت نماید و در این صورت ، او را ایگنور (Ignore) کنیم.
22. چشمهای مان را به روی عیبهای پنهان مردم، "Close" کنیم.
23. گاه و بیگاه ، کامپیوتر زندگی ما هنگ (Hang) میکند که باید آن را با " فکر "، " مشورت " و "برنامهریزی"، ریاستارت (Restart) کنیم.
24. برای کپی گرفتن از دیسکت زندگی دیگران ، نخست آن را ویروسیابی و سپس ویروسکشی کنیم.
25. مواظب باشیم که رایانه زندگی زناشوییمان ، ویروس غرور و لجبازی به خود نگیرد که در این صورت ، ممکن است هیچ آنتیویروسی نتواند آن را از بین ببرد.
26. فایلهای مهم زندگی خود را گاه به گاه ، اسکن (Scan) کنیم تا اگر به ویروسی آلوده شده باشند ، سریعاً مشخص شود.
27. اگر میخواهیم در زندگی خویش موفق و خوشبخت باشیم، باید خودمان زیرمنوهای Programs را دقیقاً تنظیم کنیم و نباید بگذاریم که دیگران این کار را برای ما انجام دهند اگر چه میتوانیم در این زمینه ، با آنان مشورت کنیم.
28. پیش از پرینت گرفتن از سخنان مان ، پیشنمایش چاپ (print preview) آن را مشاهده کنیم.
29. اگر روزی رایانه زندگی ما با همسرمان هنگ کرد ، سه کلید " کنترل اعصاب "، " انصاف" و "دلیل عصبانیت" را بزنیم.
30. هارد مغز خود را از برنامههای غیرمفید ، پر نکنیم ، تا فضا را برای نصب برنامههای مفید ، تنگ ننماییم.
31. برای این که از دیدن مانیتور زندگی ، بیشتر لذت ببریم ، کارت گرافیک بالا برای آن تهیه کنیم.
32. اگر لازم است که مانیتور رایانه ما دارای رنگهای متنوع و متعدد باشد ، ولی مانیتور ارتباطات ما با مردم ، حتماً باید یکرنگ باشد.
30. در خطاطی کامپیوتری ، از برنامه "کِلْک" هم میتوانیم استفاده کنیم اما در خطاطی زندگی، از برنامه "کَلَک" نباید استفاده کنیم.
34. بکوشیم تا خوش اخلاقی را به جای این که در رم (Ram) و حافظه موقت داشته باشیم ، در رام (Rom) و حافظه پایدار داشته باشیم تا در هنگام آغاز (Start) ارتباط با دیگران ، آن را به کار گیریم.
35. در کیس (Case) مستکبران و زورمداران ، "سی دی رام" نباشیم بلکه "سی دی ناآرام" باشیم.
36. قانون کپیرایت زندگی اجتماعی به ما اجازه نمیدهد که سی دی بدیها و عیبهای دیگران را رایت کنیم.
37. در سایت زندگی ، همیشه لینکِ (Mahabbat) داشته باشیم و هیچ گاه برای این سایت ، فیلتر نگذاریم.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ ?