بدرقه خدا (چهارشنبه 87/10/4 ساعت 11:55 عصر)
میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ام می کرد بهم چی گفت ؟ جایی که میری مردمی
داره که می شکننت نکنه غصه بخوری من همه جا باهاتم . تو تنها نیستی .
توکوله بارت عشق میزارم که بگذری، قلب میزارم که جا بدی، اشک میدم که
همراهیت کنه، ومرگ که بدونی برمیگردی پیشم



 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 20 بازدید
    بازدید دیروز: 1
    کل بازدیدها: 7951 بازدید
  • ?پیوندهای روزانه
  • درباره من

  • یادگاری من
    هانی
    سلام به شما خوبان؛در این وب از زبان دختری حرف میزنم و البته مسائلی هم در زمینه روانشناسی اخلاق و مسائل مربوط به روانشناسی امیدوارم که خوشتون بیاد
  • فهرست موضوعی یادداشت ها
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •  
  • لینک دوستان من
  •